sarzamine mehr

اینجا همون سرزمین همیشگی ست، همون سرزمین مهربانی، سرزمین عشق ( ادامه وبلاگ سرزمین مهر در بلاگ اسپات)

sarzamine mehr

اینجا همون سرزمین همیشگی ست، همون سرزمین مهربانی، سرزمین عشق ( ادامه وبلاگ سرزمین مهر در بلاگ اسپات)

شب سمور بگذرد لب تنور بگذرد

گاهی وقتا زندگی میخوره به بحران

همه تلاش میکنن مشکلاتو حل کنن

گاهی وقتا یکی این وسط کم میاره

بحران دو برابر میشه 


تند فلفلی ( فلفل قرمز) "خواندن کتاب بی شعوری اثر خاویر کرمنت پیشنهاد می شود"

سنگ نورد نماهای عزیز

اگر در حال صعود هستید که خدا قوت باعث افتخار ما هستید 

اگر پای دیواره نشسته اید به این نکات توجه کنید:

1- به شما ربطی ندارد چه کسی از چه کسی جدا شد

2- به شما ربطی ندارد چه کسی را با چه کسی دیدند

3- به شما مربوط نیست که فلان استاد با زنش دعوایش شده

4- شما چکار دارید که فلان استاد با شوهرش بزن بزن کرده

5- به شما ربط ندارد در فلان باشگاه فلان اتفاق افتاده

6- به شما مربوط نیست که چه کسی خوب است چه کسی بد

7- و... ( یعنی هر چی که مربوط به مسائل خصوصیه مردمه به شما مربوط نیست)

در ازای آن اگر صعود نمی کنید 

1- غذا بخورید تا چاق شوید نتوانید صعود کنید یکی مثل شما از پای دیواره کم

2- بروید اینور و آنور عکس بگیرید از بیکاری و فضولی زندگی مردم را به کثافت نکشید

3- بخوابید که خواب شما عبادت است چون یک دهان یاوه گو بسته میشود و خدا خوشنود خواهد شد

4-زنگ بزنید به دوست دختر یا دوست پسرتان ( اگر دارید) تا به خود مشغول شوید و به کار دیگران کار نداشته باشید

5- برا ی جمع کردن سنگ به اطراف بروید شاید بیاد بیاورید که گناهان خودتان مانند اینهمه سنگ است و گناهان دیگران را بازگو نکنید

6-و...

7- در مقابل دیگران سر خود را به سنگ بکوبید تا خون جاری شود تا بیاد مجازاتی که قرار است روز قیامت برای غیبت و تهمت و افشای راز  دیگران  بشوید بیافتید و شاید سکوت کنید که خداوند از دهان بسته شما خوشنود خواهد شد


راهبی گناهی مرتکب شد 

راهبان دیگر گرد آمدند تا اورا نقد کنند  یکی از راهبان در حالی به معبد آمد که سطلی سوراخ و پر از شن را پشت سر خود می کشید راهبان دیگر به او اعتراض کردند که این چیست و چه میکنی 

راهب گفت در حالی می آیم دیگری را سرزنش کنم که گناهان خودم مانند این شن ها پشت سرم باقی می ماند...

یکی باید به خودم بگه

گاهی وقتا آدمها با استفاده از دیگران به اهدافشون میرسن 

گاهی وقتا این اهداف والا و ارزشمند هستن مثل استفاده یک شاگرد از آموزگار یا استفاده یک کارگر از استاد کار برای رسیدن به جاهای بالاتر

اما بعضی از آدمها هستن که با استفاده از سادگی و گاهی نادانی افراد به اهداف نامردیشون میرسن

سالها گذشته اما من هنوز نمیتونم فراموش کنم چند نفری رو که با استفاده از سادگی من به اهدافشون رسیدن

یکی به پول، یکی به شوهر، یکی به موقعیت...

این کینه نیست  ( خلاف تفکر خیلی ها که میگن طرف کینه شتری داره بدون اینکه واقعیت قضیه رو درک کنن)

حتما خیلی وقتا با دست زدین به پیشونیتون با خودتون گفتین آخه چرا اینقدر خنگ بودی؟

این دقیقا همینه:

پشیمونی 

پشیمونی از اینکه چرا نفهمیدم و بازیچه شدم چرا نفهمیدم و اشتباه کردم و عمرم رو تلف این آدمها کردم

بهتره عوض اینکه پشیمون باشین یه کار خوب کنین

خودتونو ببخشین چون هر کسی اشتباه میکنه و این اشتباه ها میشه تجربه های زندگیش

منم باید خودمو برای خنگی هام ببخشم هه هه


با افتخار ... من از دسته نخست نیستم

آدمها بر دو دسته اند 

نخست: آدمهایی که تنها مصرف میکنن!!

دو: آدمهایی که آفرینش میکنند تا مصرف کنن

مثلا یکی یک ظرف میوه گرون قیمت میخره و شاید دو بار هم ازش استفاده نکنه ، اما اون یکی از چیز هایی که بدرد دیگران نمیخوره یه ظرف میوه درست می کنه و ازش استفاده می کنه //// هر دو این آدمها از کاری که میکنن لذت میبرن اما...

اما کدوم یکی ویژه و منحصر بفرده؟

لطفا تو دلت به خودت راستشو بگو

"""تازگی ها دیدم یه نفری یه کابینت دست دو و قدیمی رو با رنگ و بازسازی تبدیل به یک اثر هنری کرده بود """


عاشششقششششممممممم