sarzamine mehr

اینجا همون سرزمین همیشگی ست، همون سرزمین مهربانی، سرزمین عشق ( ادامه وبلاگ سرزمین مهر در بلاگ اسپات)

sarzamine mehr

اینجا همون سرزمین همیشگی ست، همون سرزمین مهربانی، سرزمین عشق ( ادامه وبلاگ سرزمین مهر در بلاگ اسپات)

گاهی وقتا

یه گلدون دارم که مدت زیادی دیگه برگ نداد، آب دادم دون دادم ... انگار نه انگار.... مثل این بود که خوابش برده باشه یا افسرده باشه یا نا امید شده باشه ...خودش دنیاشو متوقف کرده بود .... 

یه روزی تصمیمم رو گرفتم و با قیچی اضافه ساقشو قطع کردم و با خودم گفتم یا ریشه میده یا میمیره .. وگذاشتمش توی آب

آقااااااااااااااااا این یکی ریشه داده اون یکی داره برگ باز میکنه هورااااااا


گاهی وقتا باید قطع کنیم نا امیدی رو 

یه بسم لله میخواد

خیلی خوشحالم

یه نفری به من گفت 

تو چرا با مد پیش نمی ری؟

گفتم: برای اینکه این مد رو من برای شما ها طراحی میکنم

من خیلی خوشحالم

که شبیه هیچ کس نیستم

با عرض پوزش برای لحن تند و فلفلی

این رسما از کجا اومد؟  عربها؟ 

رسم آرایش زیاد ( اینو که می دونم عربیه)

رسم دیدن جهیزیه عروس، رسم بازدید از سیسمونی، رسم دیدن لباس زیر زن مردم (ببخشید بی ادب شدم)، یا بازدید از توالت و فرچه توالت شور

اینا که نبود کی رسم شد؟

همین خانومها یی که اینارو میچینن و اونهایی که میان نگاه میکنن دارن بچه بزرگ میکنن؟  خدا رحم کنه به نسل آینده، هیچی نداره غیر یه دل پر از خود نمایی و حسادت و ذهن بیمار

(بازم ببخشید در پی فخر فروشی یکی از دوستان با جهیزیه دخترش در حالیکه انگار دارم به یه مگس له شده نگاه میکنم بهش نگاه میکردم و بعد تصمیم گرفتم اینو بنویسم)


پول؟....... چه کارا که نمیکنه

قبلنا سرپرست باشگاه نه میگذاشت توی مینی بوس آواز بخونیم نه میگذاشت شلوغ کنیم و ما مجبور بودیم به آواز های خسته کننده خودش گوش کنیم با صدایی که تنها خودش معتقد بود خوبه

خوب قبلنا باشگاه خیلی شیک بود و قانون و نظم داشت

جدیدا سرپرست نه تنها میگذاره توی ماشین برقصن که حتی خودشم موقع اینکارا هر جا همراهی میکنه و میخنده

چی شد؟؟؟؟

باشگاه از قانون و نظم در اومد؟

سرپرست اخلاقش خوب شد؟

پول؟

و غیره؟؟؟



حتی قوانین طبیعت رو میشه شکست

همستر ها قلمرو طلب هستن و هر کدوم به تنهایی زندگی میکنن

دو تا همستر داشتم پاپیون و گل سر از کوچولویی پیش من بودن هیچ وقت هم بچه دار نشدن

یه روزی مریض شدن یه مریضی پوستی دکتر گفت از هم جداشون کن تا دوا اثر کنه 

خونشون دو طبقه بود راه پله رو بستم تا پاپیون نیاد پایین 

اما پاپیون اعتصاب غذا کرد چند روز غذا نخورد اینقدر کف طبقه بالارو جوید تا افتاد پایین پیش گل سر

وقتی به دکتر گفتم با شگفتی و یه جور تحسین توی صورتش گفت 

جالبه  خوب اینا با بقیه فرق دارن


از خداوند نترس

اگر از کسی بترسی نمیتونی دوستش داشته باشی

دوستش داشته باش که به راستی دوست داشتنیه

اونوقته که خود به خود دوست داری هی لبخندشو ببینی" وقتی کارای خوب میکنی"

خواستن توانستن است

باور کن هست

چند وقته براستی اینو درک کردم 

ما تنها تصمیمشو گرفتیم باران مهر دوست باریدن گرفت

تو بخواه .


گم شده طفلک

یه کسی از خیلی دور های اونور اومد شد فشن در اینور

دلم نیومد بهش بگم 

عزززززیزمممم کم پیدایییی( به یاد بچه فامیل دور)

بعله

تازگی ها مد شده هر کی به یه جایی ( دقیقا چه جایی نمی دونم) میرسه دوستای قدیمیش میرن تو دسته ... برای معاشرت.

خوب عزیزم خودت هم که جزو دوستهای ... ما هستی 

حواست نیست؟

پیشته

آقاااااا دست بردار هی میپرسی اینو واسه کی گفتی اونو واسه کی گفتی

ای بابا 

این همه من پند هایی رو که میگیرم از رویداد ها، به اشتراک میگذارم شما دنبال مقصر هاش بگرد

بزرگترین مقصرش منم که اجازه دادم با رفتارم دیگران در حق من اشتباه کنن

به جان خودم پندش مهمه عزیزم


ح.فاطمی عزیز

نمی دونم چه کسی هستی  

اما از اینکه این همه سال وبلاگ منو دنبال کردی حتی وقتی نبودم به شدت سپاسگزارم

کپی رایت ( یا همون قانون مولفین، مصنفین، و هنرمندان)

اگر از جایی نوشته برداشت کردم حتما می نویسم "برداشت" 

دوستان خوب نعمت هستند

یه دوست دارم خیلی آدم خوبیه

خیلی دوستش دارم

حسابی پشت همه حرف میزنه

اما اگر روبرو باشه جانم چشمم

بنظرم فقط با پشت سرشون مشکل داره

البته خودش میگه با هیچکس مشکل نداره ها

تازگی فهمیدیم با پشت سر ما هم مشکل پیدا کرده هه هه

اما خودمونیم خیلی آدم خوبیه که هر وقت ما رو میبینه انگار نه انگار

خیلی مودبه

اینروزا اینجور آدما ... پیدا می شن