امروز آقای عزیزی می گفت:
دنیا رو مثل یه ماشین میبینم، آینه جلو که توش پشت سر معلومه، مانند گذشته ست.
شیشه های بغل، مثل اکنون.
و شیشه جلو، مانند آینده.
اگر دائما به گذشته نگاه کنیم، تصادف میکنیم.
اگر همش به فکر حال باشیم، آینده رو از دست میدیم.
و اگر تماما به آینده نگاه کنیم، تمام خوشی ها و زیبایی های زندگی اکنون رو از دست میدیم.
(مجید عزیزی سرپرست گروه کوهنوردی)
حواست هست؟
حواست باشه با عشقت، یه قفس نساخته باشی تو دلت، براش
پرنده قفسی، تنها به آزادی فکر می کنه
به یاد سهراب
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید
اگرم قطره ای از صابونت
رفت و چشمت سوزید
داد و فریاد نباشد که چرا
گفته اید چشمهایم شویم
جان من نیک بدان
اگرت نیست حواس
و هزاران عجله در کار است
هیچ کس نیست مقصر
که ترا
گویدت
چشمهایت را شوی
جور دیگر بینی
همه اش شیرین است
جور دیگر باید دید
اگرم قطره ای از صابونت
رفت و چشمت سوزید
داد و فریاد نباشد که چرا
گفته اید چشمهایم شویم
جان من نیک بدان
اگرت نیست حواس
و هزاران عجله در کار است
هیچ کس نیست مقصر
که ترا
گویدت
چشمهایت را شوی
جور دیگر بینی
همه اش شیرین است
جور دیگر باید دید
February 2009
?
وقتی امکانات برای داشتن چیزی نداریم فرصت پیدا میکنیم که فکر کنیم آیا واقعا
داشتنش لازمه یا نه
پاسخ مهر
اگه یکی بهت عادت کرد یا دوستت داشت، فکر نکنی یه موقع، که بهت محتاج یا نیازمنده
اون داره پاسخ مهر تو رو میده
ما فقط نیازمند خدا هستیم
ریحانه
دوست جون دانشگاه قبول شد داره میره
پیروز باشی دوست من
پیروز باشی دوست من
دلم برای همه کسانی که از پیشم میرن تنگ میشه مخصوصا برای تو
یادمون باشه
آقای خضری به نقل از یکی از آیه های قران می گفت:
خداوند اونی رو که ازش میخواین بهتون میده، یعنی به اندازه آنچه درخواست میکنین.
یادمون باشه، حتی به شوخی، حرف بدی نزنیم، دعای بدی نکنیم
( عباس خضری یکی از کوهنوردان )
یکی از جاهایی که تنها به فکر خودمون هستیم
چندی
پیش توی اتوبوس بودم، خانم مسنی سوار شد که نمی تونست روی پاش بایسته، چند
نفر نیم نگاهی بهش کردند، اما هیچ کس بلند نشد تا اون بشینه.
بابا میگه مردم دیگه به هم رحم نمی کنن
June 2009 26
صبح بخیر
سلام صبح بخیر
چه کسی تو اتاق باشه چه نباشه
مهم اینه که من سلام میکنم و نیروی قدرتمند سلام رو به طرف خودم جذب می کنم
دستت درد نکنه خدا جون
چه کسی تو اتاق باشه چه نباشه
مهم اینه که من سلام میکنم و نیروی قدرتمند سلام رو به طرف خودم جذب می کنم
دستت درد نکنه خدا جون
21 June 2009
همین
میگن کسانی که برای دیگران حرف در میارن
یا
حسودن
یا
بیکارن
یا
روانی
و یا
...
البته من معتقدم اونها فقط بدبختن
همین
یا
حسودن
یا
بیکارن
یا
روانی
و یا
...
البته من معتقدم اونها فقط بدبختن
همین
ارسال توسط mahshid olfat | 2:34 AM
|
0 نظر
16 June 2009
چهره
هرگز
آنچه که هستی، پنهان نکن. آن روزی که به فکر عوض کردن خودت باشی، روز
مرگت خواهد بود. سرت را بالا نگه دار. همیشه لبخند بزن و بگذار از خودشان
بپرسند که چه رازی تو را به خنده می اندازد.
چند جمله از "ایلومیناتی" نوشته دن براون
چرا؟
گلدون سفالیه، خاک خاکستری و سرد، برگ زنده و سبز
چه ربطی داشت اینا به هم؟
چه جالب
چه ربطی داشت اینا به هم؟
چه جالب
سه تا بی ربط با تفاوتشون، یکی از زیبا ترین جلوه های جهان رو ساختن.
چرا دوست داری همه عین خودت باشن؟
آدم بی کلاس
یه کتاب داده بخونی هر دفعه تورو می بینه هی می پرسه:
خوندیش؟
الان صفحه چندی؟
فلان مطلبشو خوندی؟
خوندیش؟
الان صفحه چندی؟
فلان مطلبشو خوندی؟
بابا جون کتابشو پس بده خیالتو راحت کن
حکمتشو که نمی دونی
توی کوه، هی خار درخت های زرشک، لباسهای منو گیر می انداخت، یکی به تمسخر گفت: خیلی با این خارا درگیری دارین ها!!
بدون اینکه نگاهش کنم با خنده گفتم:
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی
این همه خدا خوشی داد، حالا به یه ذره نا خوشیش صبر کنین.
بدون اینکه نگاهش کنم با خنده گفتم:
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی
این همه خدا خوشی داد، حالا به یه ذره نا خوشیش صبر کنین.
خب ببخشید دیگه
یه
درخت بید مجنون داشتیم خیلی زیبا و رویایی بود، همه دوستش داشتن، یه روز
فهمیدیم گول خوشگلیشو خوردیم، چون متوجه پیشروی ریشه هاش و نفوذ اونها به
آب انبار و شکستن حوض نشده بودیم.
بابا قطعش کرد
حقش بود
بابا قطعش کرد
حقش بود
من از خروس یاد بگیرم؟
در
جامعه خروسانه، از خانم مرغ بسیار حمایت میشه، یادم میاد یه دفعه آقای
خروس، یه توت پیدا کرد، خواست بخوره، دید خانم جان مرغ اومد، جلوی چشمای
گرد من، اون توت رو انداخت زمین که مرغ جان بخوره.
نه جالب دی
اسمت چی بود؟
آقا اگه بخوایم تو رو ببینیم باید کیو ببینیم؟
حالا این کیو باید کجا ببینیم؟
اصلا این کی و کجا رو ول کن
اسمتو نگفتی؟
استاد می گه:
ما دو جور جایگاه داریم.
- جایگاه اجتماعی و شخصی
- جایگاه مسئولیتی.
در جایگاه اول، هرگونه رفتاری، در اختیار خود شخصه و پیامدهاش هم به خودش مربوطه.
اما وقتی کسی مسئولیتی رو می پذیره، باید قوانین اون مسئولیت رو رعایت کنه و نباید جایگاه شخصی خودشو قاطی این موضوع کنه.
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
زنده باشی ساناز
حالا این کیو باید کجا ببینیم؟
اصلا این کی و کجا رو ول کن
اسمتو نگفتی؟
22 July 2009
کارهای آدم بزرگی
برای
اولین بار سرپرست بانوان شدم، اما من که همش با همه گفته و خندیده بودم،
حالا چگونه باید احترام اون مسئولیت رو حفظ کنم و قدرت یک سرپرست رو به
گروهم نشون بدم؟
استاد می گه:
ما دو جور جایگاه داریم.
- جایگاه اجتماعی و شخصی
- جایگاه مسئولیتی.
در جایگاه اول، هرگونه رفتاری، در اختیار خود شخصه و پیامدهاش هم به خودش مربوطه.
اما وقتی کسی مسئولیتی رو می پذیره، باید قوانین اون مسئولیت رو رعایت کنه و نباید جایگاه شخصی خودشو قاطی این موضوع کنه.
یه حرف خوب
به ساناز گفتم: یه حرف خوب بزن
گفت:
گفت:
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
...
زنده باشی ساناز
ارسال توسط mahshid olfat | 7:00 AM
|
0 نظر
20 July 2009
کوهنورد
امروز، من و اسبم رفتیم دور دنیا گردش
امروز، حرفای خوبی شنیدم و کلی کار یاد گرفتم
امروز، به یکی از آرزوهام رسیدم
گرچه دنده دوچرخه اشکال داشت و گرفتاری درست کرد، اما خوشحالم که یکی از زیباترین لحظه های عمرم رو داشتم.
چی از این بهتر؟
او راستی
دوچرخه پنچر شد و دوستان به من کمک کردن، خجالت کشیدم که باعث زحمت شدم.
گفتند: یادتون باشه ما کوهنوردیم، ما به هم کمک می کنیم
امروز، حرفای خوبی شنیدم و کلی کار یاد گرفتم
امروز، به یکی از آرزوهام رسیدم
گرچه دنده دوچرخه اشکال داشت و گرفتاری درست کرد، اما خوشحالم که یکی از زیباترین لحظه های عمرم رو داشتم.
چی از این بهتر؟
او راستی
دوچرخه پنچر شد و دوستان به من کمک کردن، خجالت کشیدم که باعث زحمت شدم.
گفتند: یادتون باشه ما کوهنوردیم، ما به هم کمک می کنیم
بسیار افتخار می کنم
زیاد تلاش کن تا اونچه رو که می خوای بدست بیاری اما ...
بعضی قسمتهای دره زو ارم، کمی خشک بود وتا چشمه، یا آبی پیدا می شد، بچه ها با همون آب همدیگرو خیس می کردن و می خندیدند.
ساناز گفت: ببین با این آب کم، همه شادن
گفتم: راست میگی، اصل زندگی اینجاست که با چیزایی که داریم شاد باشیم، نه با اونایی که می خوایم داشته باشیم.
این یعنی خوشبختی
13 July 2009
سالی که نکوست از بهارش پیداست
چندی
پیش یه کتاب افتاده بود دست دوستان که درباره خصوصیات خانمها و آقایان
بود، دوستان چنان محو اون شده بودن که گاهی در میون مطالب کتاب به هم بی احترامی!!! هم میکردن.
نویسنده کتاب یه خارجی بود!!!
جوون های ایرانی این کتابهارو محض خنده می خونن، اونها می دونن هیچ آدمی رو نمیشه توی چند سطر یا حتی چند هزار سطر نوشته خلاصه کرد.
اونها می دونن لذت زندگی در کشف طرف مقابلشونه و هر کسی باید اونو شخصا کشف کنه و کشفیاتش منحصر به فرد خواهد بود.
نویسنده کتاب یه خارجی بود!!!
جوون های ایرانی این کتابهارو محض خنده می خونن، اونها می دونن هیچ آدمی رو نمیشه توی چند سطر یا حتی چند هزار سطر نوشته خلاصه کرد.
اونها می دونن لذت زندگی در کشف طرف مقابلشونه و هر کسی باید اونو شخصا کشف کنه و کشفیاتش منحصر به فرد خواهد بود.
یادتون باشه
منحصر به فرد
12 July 2009
به به چه پسلی چه عسلی
یکی رو می شناسم
همه کسانی رو که بهش بدی میکنن می بخشه ( می بخشه اما یادش نمی ره که بهش بدی کردن)
خودش میخنده می گه: حوصله ندارم اینهمه بارو بندیل با خودم ببرم اون دنیا، به من چه.. بذار خودشون گناه هاشونو به دوش بکشن.
جرینگ گ گ گ گ گ
اگه دلتون شکست، را حلش اینه که یه چسب مناسب پیدا کنین اونو بچسبونین
اگه خیلی خورد شده بود، نمی چسبید
تنها راهی که میمونه اینه که، خودتونو لوس نکنین
بندازینش دور
یه دل دیگه از خدا بگیرین
زندگی رو دوباره شروع کنین
یادتون باشه تمام دلهای دنیا دست خداست ( حتی یدکی هاش)
اگه خیلی خورد شده بود، نمی چسبید
تنها راهی که میمونه اینه که، خودتونو لوس نکنین
بندازینش دور
یه دل دیگه از خدا بگیرین
زندگی رو دوباره شروع کنین
یادتون باشه تمام دلهای دنیا دست خداست ( حتی یدکی هاش)
خدمات پس از فروش
راستی این. هم یادتون باشه دل کسی رو هم نشکنین، که نکنه از دلهای یدکی شما بدن به اون
11 July 2009
ناراحت نشین
دیر نیست
اگه ظرفیت رفتار دوستانه تورو نداشت
فقط ازش دوری کن
همین
06 July 2009
توجه کنید
غیر آدمها:
یه دفعه دیدم، پیشی جان وقتی بچه هاش دورش جمع بودن، همه کارهایی رو که لازم میدونست اونها یاد بگیرن، خودش بسیار درست و خوب انجام میداد، بچه ها هم بهش نگاه میکردن انجام میدادن.
آدمها:
به این جمله توجه کنید
پدری به قرزندش:
(صدای فریاد ) ای بچه ""...!!!"" صد بار بهت نگفتم مودب باشی؟
یه دفعه دیدم، پیشی جان وقتی بچه هاش دورش جمع بودن، همه کارهایی رو که لازم میدونست اونها یاد بگیرن، خودش بسیار درست و خوب انجام میداد، بچه ها هم بهش نگاه میکردن انجام میدادن.
آدمها:
به این جمله توجه کنید
پدری به قرزندش:
(صدای فریاد ) ای بچه ""...!!!"" صد بار بهت نگفتم مودب باشی؟
سه ته نقطه با سه تا علامت تعجب، بجای ناسزایی اومده که نوشتنش شایسته نیست.
02 July 2009
مادرها و پدرها همه بچه هاشونو به یه اندازه دوست دارن
...
در صورتی که غیر از این فکر می کنین......؟؟؟؟؟!!!!!!!
August 2009
میتی کومون
اونچه از بیرون و رفتار ظاهری دوستهامون می بینیم، اونی نیست که درون زندگی اصلی شون دارن،
بیاین درکشون کنیم و به اونچه به ما نمی گن،" احترام" بگذاریم
لطفا
بیاین درکشون کنیم و به اونچه به ما نمی گن،" احترام" بگذاریم
لطفا
به یکی گفتم:
وقتی توی دوستیت، خطری نباشه
وقتی جز دوستی و مهربانی، نظری نباشه
وقتی توی دوستیت، خطری نباشه
وقتی جز دوستی و مهربانی، نظری نباشه
همه به طرفت کشیده می شن
غیبت کن خجالت نکشی ها
توی جمع نشستی، داری ازش بد گویی میکنی؟
آخ خوشم میاد
که درست یه جا دیگه، توی یه جمع، دارن از تو بد گویی می کنن
------------------------------------------------------------>>> حقته
یه پیامک که باید میومد
بگذرید و بگذرید
ببینید و دل مبندید
بنگرید و دل مبازید
که دیر یا زود، باید گذاشت و گذشت...
به نطر نا امیدانه میاد اما حقیقته
روی یال مسیر فلسکه که بودم، اون بالا، لحظه ای موبایل آنتن داد و این پیامک رسید (جیلیییینگ) و آنتن موبایل خاموش شد.
فلسکه
این نقطه ای که اگه دقت کنین، معلوم می شه دست و پا هم داره، اینجانب می باشم
الله اکبر
الله اکبر
توی کوهستان، هر آدمی یه نقطه، و هر چراغی، مانند یه ستاره توی دوردسته
چی؟
گاهی وقتها آدمها، همو دوست دارن
گاهی وقتها آدمها، بهم عادت می کنن
گاهی وقتها آدمها، هم به هم عادت می کنن، هم همو دوست دارن
جالبه
گاهی وقتها آدمها، بهم عادت می کنن
گاهی وقتها آدمها، هم به هم عادت می کنن، هم همو دوست دارن
جالبه
---------------------------------
اما بعضی آدمها، نه کسی رو دوست دارن، نه به کسی عادت می کنن
اما بعضی آدمها، نه کسی رو دوست دارن، نه به کسی عادت می کنن
گل
دیروز آدمهایی رو دیدم که با افتخار، از گناهانشون، حرف میزدن
آدمهایی رو دیدم که بسیار با افتخار، از بی قانونی کردن هاشون، حرف می زدن
آدمهایی رو دیدم که بسیار با افتخار، از بی قانونی کردن هاشون، حرف می زدن
اما
دیروز کسی رو دیدم که برای مشکل دوستش، اشک از چشماش، جاری شد
به لطف وجودش حسودیم شد
پیش مرگ
مامان
می گه: کوچیک که بودم، توی مدرسه، هی بچه ها بهم می گفتن: فلانی اینو
بپرس، به معلم اونو بگو، معلم هم گاهی وقتها منو دعوا می کرد، یه دفعه یهو،
به خودم گفتم چرا من؟
اینبار تا گفتن بگو، گفتم چرا خودتون نمی گین؟
اینبار تا گفتن بگو، گفتم چرا خودتون نمی گین؟
باور کن به بچگی ربط نداره، ما آدم بزرگها هم گاهی ندونسته پیش مرگ دیگران می شیم، حواست باشه
08 August 2009
خیلی وقتها باید پایین بشینی تا بتونی سقف رو ببینی
...
اینو وقتی فهمیدم که بخاطر یه جابجایی، هنگام برگشتن از کوه، مجبور شدم کف مینی بوس بشینم
اونوقت تازه ستاره هارو دیدملحظه های ارزشمندی بود
کدوم یکی؟
آدمها توی حل پرسش های چهار گزینه ای زندگیشون دو جور عمل می کنن
1- دنبال پاسخ درست میگردن
2- گزینه های نادرست رو کنار میگذارن
شما چی؟
1- دنبال پاسخ درست میگردن
2- گزینه های نادرست رو کنار میگذارن
شما چی؟
03 August 2009
قوی باش
یه درخت انار کوچولو، کنار حوض ما توی بتن دراومده، طفلی بسیار سختی کشید تا رشد کرد،
اما حالا دیگه هیچ کس نمی تونه از جا درش بیاره.
خداوند زیباست
ازم پرسید: روستاییه؟
گفتم: مهم نیست که روستاییه، مهم اینه که دوست داشتنیه.
مهم نیست چه شکلیه، به اون لحظه ای فکر کن که خدا اونو آفرید و به خودش آفرین گفت، من وتو زشت و زیبا رو درست کردیم، ولی خداوند آفریننده همه زیبایی هاست.
همه زیبایی ها
گفتم: مهم نیست که روستاییه، مهم اینه که دوست داشتنیه.
مهم نیست چه شکلیه، به اون لحظه ای فکر کن که خدا اونو آفرید و به خودش آفرین گفت، من وتو زشت و زیبا رو درست کردیم، ولی خداوند آفریننده همه زیبایی هاست.
همه زیبایی ها
02 August 2009
بگو شجاع باش
اگه دوستش داری بهش بگو
شجاع باش
اگه دوستش نداری بهش بگو
شجاع باش
گفتم چشم
زمانی که می خواستم به کوه برم، پدر قوانین کوه رو بهم گفت و یکی از اون قوانین این بود:
مهشید، مهمترین چیز توی کوه، پیروی از سرپرست گروهه، هرچی اون گفت می گی چشم.
گفتم چشم
یادآوری
پدر نگفت انجام داد:
وقتی چوب های ضعیف در کنار هم قرار گرفتند و ریسمان همبستگی دورشون بسته شد، دیگه هیچ قدرتی نمی تونه اونهارو حتی خم کنه.
کوه بهمون یاد داد که، یه گروه کوهنوردی زمانی می تونه قله رو فتح کنه که تمام اعضا با هم یکی باشن، با هر توان.
وقتی چوب های ضعیف در کنار هم قرار گرفتند و ریسمان همبستگی دورشون بسته شد، دیگه هیچ قدرتی نمی تونه اونهارو حتی خم کنه.
کوه بهمون یاد داد که، یه گروه کوهنوردی زمانی می تونه قله رو فتح کنه که تمام اعضا با هم یکی باشن، با هر توان.
September 2009 26
از اول
آخیی ی ی ی ی دلم براش سوخت، چه نقشه ها که نکشیده بود
ای بابا ااااا قوی باش
دوباره شروع کن
زووووووود با اااااااااش
ای بابا ااااا قوی باش
دوباره شروع کن
زووووووود با اااااااااش
آفرین به خودم
یکی از دوستان گفت اگه مردی رو دیدی که برای کاری که کرده بود، معذرت خواست "تعجب کن"
خدایا ازت سپاسگزارم، که بهم "شجاعت" پوزش خواهی، دادی
خدایا ازت سپاسگزارم، که بهم "شجاعت" پوزش خواهی، دادی
بعله اینم میشه
استاد گفت:
1- یه سرپرست بد میتونه یه گروه خوب رو توی کوه گم کنه
2- یه سرپرست خوب میتونه یه گروه بد رو به قله برسونه
من میگم:پس گروه مهم نیست، سرپرست مهمه
من میپرسم:راستی!!! تا حالا سرپرست یه گروه هیچ نفره شدی؟
1- یه سرپرست بد میتونه یه گروه خوب رو توی کوه گم کنه
2- یه سرپرست خوب میتونه یه گروه بد رو به قله برسونه
من میگم:پس گروه مهم نیست، سرپرست مهمه
من میپرسم:راستی!!! تا حالا سرپرست یه گروه هیچ نفره شدی؟
گل کوچولو
این گل فسقلی زیبا، توی هر برگش، سه تا قلب داره...
آفرین
پلیور
توی سرما، هر چقدر هم پروانه باشی، میمیری
حتی پروانه ها هم نیاز به یه پلیور گرم دارن
حتی پروانه ها هم نیاز به یه پلیور گرم دارن
قله بردو
این بردو جون بالاخره ما رو روی تاجش راه داد
اما بدترین روز عمرم بود، چون توش چند تا پند نا امید کننده گرفتم، با خودم گفتم ایکاش رفته بودم دره سیب، اما دیدم قسمت من این پند ها بوده، پس:
چشم خدا جون
یادم باشه چون بهم خوش نگذشته، از بردو بدم نیاد
چون شاید ظاهر چیزی بد باشه، اما پیامش "به به بوسی" باشه
اما بدترین روز عمرم بود، چون توش چند تا پند نا امید کننده گرفتم، با خودم گفتم ایکاش رفته بودم دره سیب، اما دیدم قسمت من این پند ها بوده، پس:
چشم خدا جون
یادم باشه چون بهم خوش نگذشته، از بردو بدم نیاد
چون شاید ظاهر چیزی بد باشه، اما پیامش "به به بوسی" باشه
درس امروز
1- ارزش هر انسانی، به حرفهای ناگفته اونه
علی سلیمی
2- وقتی تو یه کار خوب و از ته قلب تلاش کنی، حتی شیطان هم جلوت سر تعظیم فرود میاره( بر پایه یه داستان)
مجید عزیزی
3- هیچ وقت فکر نکن که دیگران باعث شادی تو می شن، این خود تو هستی که شادی به خودت هدیه می کنیخودم4- وقتی روی قله ایستادی و برای فتحش قاه قاه میخندی، مراقب باش، شاید همون لحظه در حال سقوط از پرتگاهی
بازم خودم
5- و اما این شماره رو توی دلم گفتم هاها
علی سلیمی
2- وقتی تو یه کار خوب و از ته قلب تلاش کنی، حتی شیطان هم جلوت سر تعظیم فرود میاره( بر پایه یه داستان)
مجید عزیزی
3- هیچ وقت فکر نکن که دیگران باعث شادی تو می شن، این خود تو هستی که شادی به خودت هدیه می کنیخودم4- وقتی روی قله ایستادی و برای فتحش قاه قاه میخندی، مراقب باش، شاید همون لحظه در حال سقوط از پرتگاهی
بازم خودم
5- و اما این شماره رو توی دلم گفتم هاها
20 September 2009
عید فطر مبارک
به به
عیدتون مبارک
نماز روزه ها، پذیرفته باشه
و امسال، بهترین هارو براتون، رقم زده باشه، خدا
هزاران آرزوی خوب، با سلامتی و شادابی، و عاقبت به خیری برای همتون
08 September 2009
کمک ک ک ک ک ک ک ک ... الی آخر
تا حالا نصفت کردن؟
من همین الان فهمیدم که یه هفته شده که نصف شدم
حالا می فهمم که آقایون وقتی بین مادر و همسرشون، دو تا عزیز، نصف میشن چی می کشن.
لطفا اگه را حل بلدین بفرمایین، دعاتون می کنم.
حک
امروز
رادیو یه ترانه قدیمی پخش می کرد، توجهم جلب شد، هی فکر کردم کجا شنیدم،
یهو یادم اومد یه نفر توی کوه اینو می خوند، با خودم گفتم، چه زیبا می شه
توی ذهن آدمها، با ساده ترین چیزها ثبت شد.
آخ آخ، خدا کنه منم زیبا، توی ذهن دیگران ثبت شده باشم.
لطفا بگو باشه؟
اگه کاری کردم یا حرفی زدم که ناراحت شدی، بهم بگو، که دیگه انجامش ندم
اگه کاری کردم یا حرفی زدم که ناراحت شدی، بهم بگو، که دلیلش رو برات توضیح بدم
اگه کاری کردم یا حرفی زدم که ناراحت شدی، بهم بگو، که اگه اشتباه کردی بدونی
اگه کاری کردم یا حرفی زدم که ناراحت شدی، بهم بگو، که ازت پوزش بخوام
اگه کاری کردم یا حرفی زدم که ناراحت شدی، بهم بگو، که دلیلش رو برات توضیح بدم
اگه کاری کردم یا حرفی زدم که ناراحت شدی، بهم بگو، که اگه اشتباه کردی بدونی
اگه کاری کردم یا حرفی زدم که ناراحت شدی، بهم بگو، که ازت پوزش بخوام
07 September 2009
"یه فانوس هیچ وقت از مد نمی افته
چون کارش روشن کردن راهه"
06 September 2009
وبلاگ بدرد بخور
یه بار دیگه لطفا
فربد میگفت:
چند تا نهال با پدر کاشتیم، همه جوانه زدن غیر از یکی، یه آلوی کوچولو، مثل چوب خشک بود، پدر خواست قطعش کنه،با اصرار ازش چند روزی فرصت خواستم.
بعد از رفتن پدربا نهال حرف زدم وبهش گفتم که فرصت داره تا جوانه بزنه، و گرنه قطع می شه، مدتی که گذشت با تعجب دیدم که اون توی این چند روز، شروع کرد به زنده شدن و جوانه زدن، حالا چندین برابر میوه میده.
همیشه به هر نهال خشکی، میشه فرصت بیدار شدن داد.
چند تا نهال با پدر کاشتیم، همه جوانه زدن غیر از یکی، یه آلوی کوچولو، مثل چوب خشک بود، پدر خواست قطعش کنه،با اصرار ازش چند روزی فرصت خواستم.
بعد از رفتن پدربا نهال حرف زدم وبهش گفتم که فرصت داره تا جوانه بزنه، و گرنه قطع می شه، مدتی که گذشت با تعجب دیدم که اون توی این چند روز، شروع کرد به زنده شدن و جوانه زدن، حالا چندین برابر میوه میده.
همیشه به هر نهال خشکی، میشه فرصت بیدار شدن داد.
"فربد بشارتی کوهنورد و دوست عزیز"
05 September 2009
خداوند با ما حرف می زنه
سالها پیش، یه مشکلی بود، یه شب خواب دیدم توی یه خونه گیر افتادم، درها همه بسته، یه ببر وحشی دنبال من می گشت، توی خواب تنها یه راه برای فرار وجود داشت.
بالا
...
مشکل حل شد
هدف
خیلی
وقتها برای چیزی تلاش می کنیم و براش مدتها انتظار میکشیم، اما واقعا نمی
دونیم در آخر این کار قراره به چی برسیم، برای همین دلسرد می شیم، خسته می
شیم و ...علاجش تنها تقویت هدفه
دیروز روز جالبی بود.
چیزهای زیادی یاد گرفتم، در مورد گاوها، زنبورها، کانگرو، و دو جونوروحشی و خطرناک، بنام های: تهمت زننده وغیبت کننده.
از من به شما نصیحت، طرفشون نرین، از مارهای سمی خطرناک ترن
چیزهای زیادی یاد گرفتم، در مورد گاوها، زنبورها، کانگرو، و دو جونوروحشی و خطرناک، بنام های: تهمت زننده وغیبت کننده.
از من به شما نصیحت، طرفشون نرین، از مارهای سمی خطرناک ترن
October 2009 31
همش یه وارد
دلم یه وارد، گرفته
دلم یه وارد، ناراحته
دلم یه وارد، خوشحالی می خواد.
وارد ( ward ) در فرهنگ اختراعی خانواده ما، به معنی "ذره، کمی، تکه" می باشد.
دلم یه وارد، ناراحته
دلم یه وارد، خوشحالی می خواد.
وارد ( ward ) در فرهنگ اختراعی خانواده ما، به معنی "ذره، کمی، تکه" می باشد.
هی می پرسن فلانی چقدر درس خونده، تحصیلاتش چقدره!!!
یه زحمتی بکش، اگه می شه لطفا بپرس
اخلاق فلانی چه جوریه؟ خوش اخلاقه؟
رفتار اجتماعیش چگونه ست شادابه؟
چه جور آدمیه متعهده؟
و...
البته اگه اینا برات مهم هستن
یه زحمتی بکش، اگه می شه لطفا بپرس
اخلاق فلانی چه جوریه؟ خوش اخلاقه؟
رفتار اجتماعیش چگونه ست شادابه؟
چه جور آدمیه متعهده؟
و...
البته اگه اینا برات مهم هستن
?
بهش می گی دوستش داری، اما کارایی که اون دوست داره انجام نمیدی
خوب یعنی چی این حالا؟
خوب یعنی چی این حالا؟
28 October 2009
چه چیزا!!!!!!!!
عادت کردم که به هیچ کس عادت نکنم
Aadat kardam ke be hich kas aadat nakonam
27 October 2009
haa? ki man? akheyyy,heee heee
babaaaaaaaaaaaa october dare tamoom mishe ha
e
zood bash dige
هیچ معلمی زرنگ نیست
همیشه از اینکه آموزگارمون وقتی شلوغ میکردیم می فهمید که چیکار می کنیم تعجب می کردیم، بین خودمون می گفتیم خیلی زرنگه
وقتی خودم معلم شدم فهمیدم معلم زرنگ نیست، دانش آموزان ساده هستن
وقتی خودم معلم شدم فهمیدم معلم زرنگ نیست، دانش آموزان ساده هستن
akheyyyyy
هی بوبوچان، اگه دیدی بهت توجه می کنم، چیز مهمی نیست، حتما مهربونی، پس خودتو نگیر
یهو می بینی دیگه بهت توجه نمی کنم ها...
یهو می بینی دیگه بهت توجه نمی کنم ها...
یادت باشه چند بار گفتم؟ حرفهای من همون جمله ایست که میشنوی، پشت پرده..چی؟... نداره..... آفرین
تجربه بزرگت کرده، اما وقتی دیدم روح کودکی درونت زنده ست، فهمیدم که باید بهت احترام بذارم،
تو بزرگتر از اونچه فکر می کنی هستی، چون هنوز کودکی
تو بزرگتر از اونچه فکر می کنی هستی، چون هنوز کودکی
?
یکی فامیلشو عوض می کنه
یکی دماغشو عوض می کنه
یکی یه شبه زندگیشو عوض می کنه
اما اخلاقش؟
یکی دماغشو عوض می کنه
یکی یه شبه زندگیشو عوض می کنه
اما اخلاقش؟
26 October 2009
تقصیر خودته
هیچ وقت ازت مطمئن نیستم
همیشه در مورد عکس العمل هات تردید دارم
همیشه باهات با احتیط رفتار می کنم
متاسفم
واسه همینه که نمی تونم دوستت داشته باشم
همیشه در مورد عکس العمل هات تردید دارم
همیشه باهات با احتیط رفتار می کنم
متاسفم
واسه همینه که نمی تونم دوستت داشته باشم
جمعه اول آبان هشتادو هشت
برنامه خانوادگی
اخلمد
جای شما هزار تا خالی اینقدر خوش گذشت که نگو
آقا جون اجباری نیست که اونم همون کاری رو که تو دوست داری دوست داشته باشه
آخه اون یه آدم متفاوته
آخه اون یه آدم متفاوته
آهاااای ی ی فسقلی ی ی
وقتی بالا نشستی داری همرو کوچیک می بینی، بهشون می خندی، یادت باشه اونا هم دارن تورو کوچیک می بینن ها...
دوست آنست که؟
ناراحت بود بهش گفتم چی شده؟ نخواست بگه، چون نخواست، دیگه نپرسیدم
اما منم گفتم که بدونه:
ما دوست خنده نیستیم، لازم باشه با دوستمون گریه هم می کنیم.
اما منم گفتم که بدونه:
ما دوست خنده نیستیم، لازم باشه با دوستمون گریه هم می کنیم.
21 October 2009
وقتی کتاب می خونم، بیسکوئیت هم می خورم
خوب معلومه که وازه هارو نمی فهمم
هیچکس بازیگرها رو دوست نداره
خانم
مکاسبی یه حرف خوبی می زد میگفت: هر چی تلاش کنی که آنچه دیگران میخوان
باشی، خودتو بیشتر از دست میدی و یهو متوجه میشی که شدی یه بازیگر که دیگه
خودشو یادش رفته
18 October 2009
پاییز شد به به
پاییز دره جنگاین برگ بسیار زیبا رو آقای بروغنی پیدا کردن
چند بار یه حرفو بزنم بهت بنده من؟
دیروز
وقتی به سرعت راه میرفتم چشمم به یه سنگ خورد که شکل قلب بود، شکلش نه،
بلکه واقعا یه قلب بود، تعجب کردم، بلافاصله برگشتم که برش دارم، هرچی نگاه
کردم چیزی پیدا نکردم، بفکر فرو رفتم، اما یادم رفت، چند ده متر بعد،
دوباره همین اتفاق افتاد، دوباره برگشتم، اینبار هم چیزی پیدا نکردم، در
حالی که شاید دو قدم ازش گذشته بودم.
اما نگذاشتم برسه به بار سوم، به خدا گفتم ااااااااهااا فهمیدم، چشم، و بعد هم جای شما خالی، حسابی با خودم خندیدم
اما نگذاشتم برسه به بار سوم، به خدا گفتم ااااااااهااا فهمیدم، چشم، و بعد هم جای شما خالی، حسابی با خودم خندیدم
باشه؟
ساناز می گفت ما ساده ایم، از سادگیمون سواستفاده می کنن
دوست من بیا پیمان ببندیم، ساده باشیم اما نگذاریم کسی ازمون سواستفاده کنه
باشه؟
دوست من بیا پیمان ببندیم، ساده باشیم اما نگذاریم کسی ازمون سواستفاده کنه
باشه؟
فاتحان مهر
شنیدم دو نفر آرزو کردن، یکی اورست، یکی دماوند
هر دو به آرزوی زیباشون رسیدن
به نظر نفر دوم، آرزوی اورست بزرگتر از آرزوی دماوند بود، شاید حسرت می خورد، اما..
نفر دوم
یادت باشه، دیروز اورست همین جا زیر پات بود، با تمام عظمتش
آرزوت به جا، می دونم بزودی بهش می رسی، اما مگه همه قله ها باید هشت هزار متر ارتفاع داشته باشه؟
هر دو به آرزوی زیباشون رسیدن
به نظر نفر دوم، آرزوی اورست بزرگتر از آرزوی دماوند بود، شاید حسرت می خورد، اما..
نفر دوم
یادت باشه، دیروز اورست همین جا زیر پات بود، با تمام عظمتش
آرزوت به جا، می دونم بزودی بهش می رسی، اما مگه همه قله ها باید هشت هزار متر ارتفاع داشته باشه؟
این یه رازه هیییییس س س س
بضی وقتها همه حرفای خوبی رو که شنیدی، توی دلت نگه دار
هیچی نگو
مثل یه راز
هیچی نگو
مثل یه راز
14 October 2009
الدوز یعنی ستاره
اونور دنیاست اما ستاره درخشانش توی چشمای همه دوستاشه
سلام الدوز
دلم برای تمام ستاره هایی که اونور دنیان تنگ می شه
سلام ستاره
اونور دنیاست اما ستاره درخشانش توی چشمای همه دوستاشه
سلام الدوز
دلم برای تمام ستاره هایی که اونور دنیان تنگ می شه
سلام ستاره
09 October 2009
گفتم که این وبلاگ فقط مال من نیست
دوستان عزیز، هانیه هم وارد این وبلاگ شد، حالا تعداد زیادی دارن حرفاشون رو باهامون در میون میگذارن
هانیه- ساناز- مرتضی- بابا - مامان - بابا بزرگ - مامان بزرگ – ریحانه – حسین – مرمر – محمد – ایرج – مجید – رضا – پیروز – مجید – یاسمن – زهرا – مهدی – مجید - لاله – فربد – علی – احسان و ... آدم بزرگها، کوچولو ها، شاید همه دنیا
تو هم بیا دوست جدید من، تو هم بیا
هانیه- ساناز- مرتضی- بابا - مامان - بابا بزرگ - مامان بزرگ – ریحانه – حسین – مرمر – محمد – ایرج – مجید – رضا – پیروز – مجید – یاسمن – زهرا – مهدی – مجید - لاله – فربد – علی – احسان و ... آدم بزرگها، کوچولو ها، شاید همه دنیا
تو هم بیا دوست جدید من، تو هم بیا
قدمتون روی چشم
جیلیلینگ گ گ گ گ
یادت باشه، اون پری که یه چوب داره، که یه ستاره سرش میدرخشه، یهو ظاهر می شه، بنام خدا می گه، آرزوتو برآورده می کنه
خودتی
از دیدن خیلی ها خوشحال می شم
اما یه نفر منو دید، خندید
خدایا برای سپاس ملق بزنم می پذیری؟
اما یه نفر منو دید، خندید
خدایا برای سپاس ملق بزنم می پذیری؟
اینکارو نکن
خواهش میکنم، بخاطر اینکه احتمال داره بهت بخندن، ازآرزوهای بامزه و قشنگت نگذر
یه روز با مزه
دیروز
یه جا رفتم، ازم نزدیک هزار تا پرسش بامزه کردن
یه کیک خوردم، که وسطش یه عالمه شکلات داشت، شکل عکس روش بود
با اسب رفتم برای بدرقه ساناز، که میرفتن کیسمار
پیمان گفت: گزارشتو که میخوندی، ته اتاق هیچکی نمیخندید
ساناز وسط همه خنده هاش، یاد من افتاد
یه جا رفتم، ازم نزدیک هزار تا پرسش بامزه کردن
یه کیک خوردم، که وسطش یه عالمه شکلات داشت، شکل عکس روش بود
با اسب رفتم برای بدرقه ساناز، که میرفتن کیسمار
پیمان گفت: گزارشتو که میخوندی، ته اتاق هیچکی نمیخندید
ساناز وسط همه خنده هاش، یاد من افتاد
08 October 2009
ارادتمندیم
کسی ازم پرسید استاد توی وبلاگت کیه؟
گفتم: هر کی که بهم چیزی یاد داده، که بتونم تو زندگی به کار ببندم
استاد هر کسی می تونه باشه
حتی تو
07 October 2009
آهای ی ی خوب نگاه کن
"مراقب باش مغرور نشی"
همیشه همه چی واقعی نیست!
شاید بدون اینکه بدونی داری امتحان می دی
06 October 2009
چهار مرحله از یه قسمت از زندگی، البته نادرست
1- دوستت دارم، کارای بدت، برام جالبه
2- دوستت دارم، کارای بدت، برام تعب آوره
3- دوستت دارم، کارای بدتو دوست ندارم
4- دیگه دوستت ندارم
این درسته
دوستت دارم چون کارهای خوب میکنی
1- دوستت دارم، کارای بدت، برام جالبه
2- دوستت دارم، کارای بدت، برام تعب آوره
3- دوستت دارم، کارای بدتو دوست ندارم
4- دیگه دوستت ندارم
این درسته
دوستت دارم چون کارهای خوب میکنی
نا امیدی گناهه
ها؟ کی گفت امیدتو از دست بدی؟
نه باور نکن
شیطون بوده داره فریبت میده
داستان زندگی
یه روز یه بچه کوچولو، رفت توی یه جنگل، جنگل بهش اخم کرد، میوه هاشو قایم کرد، بچه کوچولو گریه کرد.
بچه کوچولو بزرگ شد، رفت به جنگل، جنگل ازش ترسید، میوه هاشو قایم کرد، بچه کوچولوی بزرگ، دلش شکست.
مدتها گذشت، بچه کوچولوی بزرگ، پیر شد، رفت به همون جنگل، دید جنگلی در کار نیست، پرس و جو کرد، بهش گفتن: این جنگل اینقدر میوه هاشو از دیگران پنهان کرد که هیچ کدوم از میوه ها، حتی زمین نیافتادند تا دوباره رشد کنن و جنگل از بین رفت.
بچه کوچولو بزرگ شد، رفت به جنگل، جنگل ازش ترسید، میوه هاشو قایم کرد، بچه کوچولوی بزرگ، دلش شکست.
مدتها گذشت، بچه کوچولوی بزرگ، پیر شد، رفت به همون جنگل، دید جنگلی در کار نیست، پرس و جو کرد، بهش گفتن: این جنگل اینقدر میوه هاشو از دیگران پنهان کرد که هیچ کدوم از میوه ها، حتی زمین نیافتادند تا دوباره رشد کنن و جنگل از بین رفت.
بچه کوچولوی بزرگ پیر، مثل بچه کوچولویی هاش گریه کرد.
تو فقط مال من هستی؟؟؟؟؟!!!!!!!
گاهی وقتها یه کسایی، دوستت دارن، اونم خیلی
اما همین کسان، فقط تو رو برای خودشون دوست دارن، اونم خیلی
مراقب باش، دیگران رو بخاطر خود خواهیشون ازت نگیرن
اما همین کسان، فقط تو رو برای خودشون دوست دارن، اونم خیلی
مراقب باش، دیگران رو بخاطر خود خواهیشون ازت نگیرن
مدتیه که می بینم نظر من براش مهم نیست، اما براش مهمه که نظرش برای من مهم باشه
می گی چیکارش کنم؟
04 October 2009
مراقب کسانی باش که به تو کمک می کنن برای سود خودشون
چون امکان داره یه روز سودشون کمک نکردن به تو باشه
چون امکان داره یه روز سودشون کمک نکردن به تو باشه
عکس یادگاری
عکس سیاه سفید می باشد به گیرنده هاتون دست نزنیندیروز
جای شما خالی، رفتیم دوچرخه سواری، جشن اولین روز دوچرخه گروهمون بود، بسیار خوش گذشت، کلی خندیدیم، تعجب کردیم، غافلگیر شدیم، و ... دیروز خیلی خوب بود
امروزدیروز گذشت، چی موند؟ یه خاطره طلایی و لذتبخش برای امروز
جای شما خالی، رفتیم دوچرخه سواری، جشن اولین روز دوچرخه گروهمون بود، بسیار خوش گذشت، کلی خندیدیم، تعجب کردیم، غافلگیر شدیم، و ... دیروز خیلی خوب بود
امروزدیروز گذشت، چی موند؟ یه خاطره طلایی و لذتبخش برای امروز
استاد میگفت:
زندگی مثل یخه برای مرد یخ فروش، که بهش گفتن یخ هات چی شد؟ گفت نخریدن، تموم شد.
بدو... بدو.... تا تموم نشده بدو که دیر نیست، حتی اگه صد سالته
بدو... بدو.... تا تموم نشده بدو که دیر نیست، حتی اگه صد سالته
...
مثل باد خودشو رسوندهمه دلهارو بدست آورد
کوله پشتی شو پر پر کرد
خوشحال و خندون برگشت
ارسال توسط mahshid olfat | 7:20 AM
|
0 نظر
November 2009 30
دوستان عزیز بعلت پاره ای تعمیرات، امکان داره وبلاگ قرو قاطی بشه، به روتون تا اطلاع ثانوی نیارین
بی زحمت
اگه دیدی یکی دوستت داره، خودتو نگیر
یعنی
کاری نکن دیگران ازت متنفر بشن.
"ای لاک پشت"
یعنی
کاری نکن دیگران ازت متنفر بشن.
"ای لاک پشت"
درس امروز
یه زحمتی بکش، اگه کاری رو نمی تونی بکنی، دیگران رو مجبور نکن با تو باشن
یادت باشه، یه دفعه همراهیت می کنن، دفعه دوم ترکت می کنن ها.
مثال:
من نمی تونم بیام، شما هم نرین
من نمی خورم، شما هم نخورین
من بدم میاد، شما چرا خوشتون میاد؟
و الی آخر...
بعضی دوستها!!!!
اگه از یکی تعریف کردی باهات دوست جون جونی شد، حواست باشه، چون اگه یه روزی ازش تعریف نکنی دشمن جون جونی می شه ها.
یه داستان عجیب!!!!
یه
روزی، یه نفری، از یکی خوشش اومد، دورو برش رو نگاه کرد، ترس ورش داشت و
چون ترسید شروع کرد اونو توی چشم دیگران و دیگران رو توی چشم اون خراب
کردن، تا اون واسه خودش بمونه، آقا چشمتون روز بد نبینه، گفت و گفت و گفت،
تا اینکه دوستاشو از دست داد، گفت و گفت و گفت، تا اون رو هم از دست داد.
اما هیچ وقت به این فکر نکرد که "آدم حسود"، فقط خودشو از بین می بره.
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
اما هیچ وقت به این فکر نکرد که "آدم حسود"، فقط خودشو از بین می بره.
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گهگاه بر او دست اهرمن باشد
darse emrooz
روز جمعه جاتون خالی بود
دوستی ازم پرسید خوب بود؟
گفتم اصلا، بسیار بد بود
ما هم به بدی هاش کلی خندیدیم
شاید خوش گذشت
دوستی ازم پرسید خوب بود؟
گفتم اصلا، بسیار بد بود
ما هم به بدی هاش کلی خندیدیم
شاید خوش گذشت
26 November 2009
درس امروز
احد یه مغازه کوچیک رو نشونم داد و گفت:
اینو می بینی؟ این مرد سر کوچه ما دست فروشی می کرد، یه روز رفتم پیشش بهش گفتم: تا کی می خوای دست فروشی کنی؟ گفت زندگی خرج داره، گفتم: درست، اما تا کی دست فروشی؟
گفت: می گی چیکار کنم؟ گفتم: زود تر بیا، جنس هاتو درست و مرتب بچین، اونهم همین کارو کرد، چند روزی با سختی یکی دو ساعتی زود تر اومد و کاری رو که گفتم انجام داد....و حالا، اینجا یه مغازه کوچیک داره.
احد گفت: وقتی می بینمش خوشحال می شم.
بهش آفرین گفتم.
خوب چی بگم، آخه بهتر از این؟
اینو می بینی؟ این مرد سر کوچه ما دست فروشی می کرد، یه روز رفتم پیشش بهش گفتم: تا کی می خوای دست فروشی کنی؟ گفت زندگی خرج داره، گفتم: درست، اما تا کی دست فروشی؟
گفت: می گی چیکار کنم؟ گفتم: زود تر بیا، جنس هاتو درست و مرتب بچین، اونهم همین کارو کرد، چند روزی با سختی یکی دو ساعتی زود تر اومد و کاری رو که گفتم انجام داد....و حالا، اینجا یه مغازه کوچیک داره.
احد گفت: وقتی می بینمش خوشحال می شم.
بهش آفرین گفتم.
خوب چی بگم، آخه بهتر از این؟
سفر نامه
اومدم بدرقه، همه دارین میرین؟ خوش به حالتون، دلم براتون تنگ نمی شه.
احد می گه: انگار درون آدم خالی می شه، راست می گه، انگار تکه ای از من داره ازم دور می شه، حس غریبیست.
اتوبوس ها حرکت کردن، ای بابا اااا... چرا شیشه هاش دودیه، نمی شه صورت هاتونو درست و حسابی ببینم، چرا نمی تونم انتخاب کنم به کدوم یکی تون نگاه کنم، برای کدوم یکی تون دست تکون بدم؟
هی بچه ها، دروغ گفتم، دلم براتون تنگ می شه.
احد می گه: انگار درون آدم خالی می شه، راست می گه، انگار تکه ای از من داره ازم دور می شه، حس غریبیست.
اتوبوس ها حرکت کردن، ای بابا اااا... چرا شیشه هاش دودیه، نمی شه صورت هاتونو درست و حسابی ببینم، چرا نمی تونم انتخاب کنم به کدوم یکی تون نگاه کنم، برای کدوم یکی تون دست تکون بدم؟
هی بچه ها، دروغ گفتم، دلم براتون تنگ می شه.
***
19 November 2009
سلام دوست من
خوشحالم که می نویسم و تو نظر میدی
خوشحالم که نظر میدی و من می خونم
خوشحالم که می خونم و بهش فکر می کنم
خوشحالم که میخونی و بهش فکر می کنی
و خوشحالم که با هم حرف می زنیم.
سلام دوست من
خوشحالم که نظر میدی و من می خونم
خوشحالم که می خونم و بهش فکر می کنم
خوشحالم که میخونی و بهش فکر می کنی
و خوشحالم که با هم حرف می زنیم.
سلام دوست من
17 November 2009
ino baraye to neveshtam dooste man ke doostet daram
دوست عزیز من
حواست باشه، بخاطر دوستهای جدیدت، دوستهای قدیمتو از دست ندی.
اگه اینجوری باشی، ازت دوری می کنم، چون یه روز هم منو برای دوست جدید ترت، کنار میگذاری.
حواست باشه، بخاطر دوستهای جدیدت، دوستهای قدیمتو از دست ندی.
اگه اینجوری باشی، ازت دوری می کنم، چون یه روز هم منو برای دوست جدید ترت، کنار میگذاری.
آخی ی ی ی
به
کاشی های آشپزخونه که کنار هم چیده شدن نگاه میکردم، سالهاست نگاه می
کنم، اینقدر نقش هاشون زیاده که آدم خسته نمی شه، هی دنبال یه نقش تازه می
گرده.
یهو دلم برای اون کاشی هایی که تک نقش هستن سوخت، چون با یکی دو بار دیدن، دل آدمو می زنن.
ممنون آقای حسابی
آقای حسابی دیشب یه حرف خوبی می زدن
می گفتن: بعضی وقتها با کسی شوخی می کنیم، به نظرمون کار جالبیه، اما بدون اینکه بفهمیم، داریم تقطه ضعف های درون اون رو مسخره می کنیم و باز هم بدون اینکه بفهمیم، داریم اونو می رنجونیم.
ای داد بیداد
"من به یه نفر یه معذرت خواهی بدهکارم، خدا کنه اینقدر زنده بمونم که ازش بخشش برای کاری که نفهمیدم و کردم بخوام."
می گفتن: بعضی وقتها با کسی شوخی می کنیم، به نظرمون کار جالبیه، اما بدون اینکه بفهمیم، داریم تقطه ضعف های درون اون رو مسخره می کنیم و باز هم بدون اینکه بفهمیم، داریم اونو می رنجونیم.
ای داد بیداد
"من به یه نفر یه معذرت خواهی بدهکارم، خدا کنه اینقدر زنده بمونم که ازش بخشش برای کاری که نفهمیدم و کردم بخوام."
همه دنیا نقاشیه
اگه یه پاکن بودی دنیا یه نقاشی، چه چیزهایی رو پاک میکردی؟
خنده هارو یا گریه هارو؟
خنده هارو یا گریه هارو؟
اگه یه مداد بودی دنیا نقاشی، دوست داشتی چی بکشی؟
خنده یا گریه؟
یه پسل شجاع
دیشب ترسیدم، اما حرف زدم، داشتم از ترس میلرزیدم، اما حقیقت رو گفتم، ترسیدم، اما پای حرفهای خودم ایستادم.
به خودم گفتم:
باید یادم باشه "شجاعت نترسیدن نیست"
به خودم گفتم:
باید یادم باشه "شجاعت نترسیدن نیست"
!
لطفا دیگه ازم نپرس فلانی چه کاری کرد، کجا رفت، چی گفت، چون بهت نمی گم.
آهای فلانی: تو هم بپرسی، چه کاری کرد، کجا رفت چی گفت، بهت نمیگم
آهای فلانی: تو هم بپرسی، چه کاری کرد، کجا رفت چی گفت، بهت نمیگم
لطفا، تو هم اونهایی رو که نمی دونم بهم بگو
بهش گفتم:
- عاشق کسی باش که خیلی دوستت داشته باشه
یادت هم باشه، هر کسی تورو دوست داشت، لیاقت دوست داشته شدن نداره.
- غیبت و حرف مردم، مثل یه ترکه وسط حوض خونه، که یهو همه برکت زندگی رو می کشه تو خودش.
- توی زندگی دیگران سرک نکش، چون همون روزنه ای رو که باز کردی برای خروج، راه ورود شیطانه.
- عاشق کسی باش که خیلی دوستت داشته باشه
یادت هم باشه، هر کسی تورو دوست داشت، لیاقت دوست داشته شدن نداره.
- غیبت و حرف مردم، مثل یه ترکه وسط حوض خونه، که یهو همه برکت زندگی رو می کشه تو خودش.
- توی زندگی دیگران سرک نکش، چون همون روزنه ای رو که باز کردی برای خروج، راه ورود شیطانه.
08 November 2009
ساعت پنج و نیم صبحهاینجا؟
"چند قدم اونور تر خونه ما"
جمعه پانزده آبان هشتادو هشت
03 November 2009
تو ای پری کجایی .....
قدیما، فیلم ها قصه عشق بود و به عروسی ختم می شد.
الان، به مرگ و نفرت
قدیما، شعر ها و ترانه ها همه در وصف دوست بود و عاشقانه
الان، تبلیغ بی تعهدی و فساد و بی بندو باری
قدیما، مردم عاشق می شدن
الان، مردم کارشون شده عاشقی
قدیما، آخر زندگی مون می مردیم
الان، میلیونها نفر مرده های متحرکن
قدیما گذشت اما...خواهش می کنم هر چی هم جدید شدی و مدرن، قدیمی عاشق باش
الان، به مرگ و نفرت
قدیما، شعر ها و ترانه ها همه در وصف دوست بود و عاشقانه
الان، تبلیغ بی تعهدی و فساد و بی بندو باری
قدیما، مردم عاشق می شدن
الان، مردم کارشون شده عاشقی
قدیما، آخر زندگی مون می مردیم
الان، میلیونها نفر مرده های متحرکن
قدیما گذشت اما...خواهش می کنم هر چی هم جدید شدی و مدرن، قدیمی عاشق باش
گاهی وقتها کسی تورو دوست داره و تورو وادار می کنه که از بعضی کارهایی که باعث می شه دیگران هم تورو دوست داشته باشن دست بکشی.
من به این نمی گم دوست داشتن، من می گم استعمار
01 November 2009
از این به بعد مباظم
مرمر میگه: اولین کسی که برای ما حرف در میاره، خودمون هستیم
اااااااااا
راست میگه ها....
وقتی
خودت به کاری که میکنی شک کنی، وقتی اعتماد به نفستو از دست بدی، وقتی
خودت مطمئن نباشی، خوب دیگران هم میگردن دنبال همین ها دیگه
استاد میگفت:
مردم خود کور دیگر بین هستن
---------
بچه ها مباظب باشییییییییییییییییییییییییید
مباظب= خومونی مواظب
ای شیطان
از خود خشمگینم
من با من در جنگ است
ما بر تو پیروز می شویم
من با من در جنگ است
ما بر تو پیروز می شویم
24 December 2009
مرسی
خدایا زیبایی ها رو همیشه زیبا نگهدار
ومهربانی هارو پایدار
***
خدایا از کنارمون بلند نشو، که شیطون بشینه
ازمون ناراحت نشو، چون خیلی کوچولوییم
باهامون قهر نکن، تنها می شیم ها
دستامونو ول نکنی، گم می شیم ها
فراموشمون نکنی، حتی اگه ما تورو یادمون رفت
باشه؟
بابا همیشه میگه خونه ای که روی ویرانه های خونه دیگران ساخته بشه زود فرو می ریزه.
وقتی برای یه اتفاقی این حرف رو زد تعجب کردم، اما وقتی چند وقت بعد، فرو ریختن این بنای زشت رو با چشم خودم دیدم، به حرفش ایمان آوردم.
وقتی برای یه اتفاقی این حرف رو زد تعجب کردم، اما وقتی چند وقت بعد، فرو ریختن این بنای زشت رو با چشم خودم دیدم، به حرفش ایمان آوردم.
اشتباه، تکرار، اشتباه، تکرار،اشت......
خیلی
جالبه، ما یه کاری رو انجام می دیم، اشتباه می کنیم، دیگران تکرار می کنن،
ما تکرار رو می بینیم که اشتباهه، دوباره تکرار می کنیم، دیگران می بینن
اشتباهه، دوباره انجام می دن و دیگران تکرار و...
چراااااااااااااااا؟
چراااااااااااااااا؟
اندر باب عشقولانه
عشق، مثل یه بوته گل، توی انسان یواشکی رشد می کنه و اولین شکوفه اون، توی صورتش باز می شه.
عشق، عین اینه که یه بوته گل سرخ رو در آغوش بکشی، بدون اینکه زخم خارهای تیز و پنهان اونو حس کنی.
عشق، عین رنگین کمان توی چشمهای آدمها می درخشه، برای همینه که هزار بار قشنگتر می شن.
مرمر می گه: عشق های کوچولوی و ساده دنیا، انسان رو آماده می کنن تا عشق اصلی رو پیدا کنه.
خودمونیم ها، کسی که عاشق توست، صورتش عین گل، درونش قوی و چشماش پر از پروانه های هفت رنگه.
خیلی قشنگی آقای خدا
هشت تا دوستت دارم
عشق، عین اینه که یه بوته گل سرخ رو در آغوش بکشی، بدون اینکه زخم خارهای تیز و پنهان اونو حس کنی.
عشق، عین رنگین کمان توی چشمهای آدمها می درخشه، برای همینه که هزار بار قشنگتر می شن.
مرمر می گه: عشق های کوچولوی و ساده دنیا، انسان رو آماده می کنن تا عشق اصلی رو پیدا کنه.
خودمونیم ها، کسی که عاشق توست، صورتش عین گل، درونش قوی و چشماش پر از پروانه های هفت رنگه.
خیلی قشنگی آقای خدا
هشت تا دوستت دارم
23 December 2009
20 December 2009
عکس بچگی هامون
آبشار چهار تکاب
بند فریمان
این هفته بسیار خوش گذشت، منهای کوهنوردی هیجان انگیز که متاسفانه به علت کمبود وقت نتونستیم خیلی بالا بریم، به موزه مردم شناسی و سد فریمان هم رفتیم، جای شما خالی، عکسش دستم برسه حتما میگذارم ( لاله جون زود باش) ضمنا تعدادی از دوستان بسیار مهم و عزیز همراهمون نبودن جاشون خیلی خالی بود.
کسی که کارای اشتباهشو، اشتباه نمی بینه، بهتره باهاش بحث نکنی.
"خانه از پایبست ویران است"
"خانه از پایبست ویران است"
بعضی
ها یه اخلاق بدی دارن، اونم اینه که اگه ازشون کاری بخوای، صد سال طول می
کشه تا حوصله کنن انجام بدن، اما اگه خودشون از یکی کاری بخوان، یک دقیقه
دیر کنه، ناراحت می شن، سرو صدا می کنن و هی می پرسن چرا؟ چی شد؟ واسه چی؟
16 December 2009
ها؟!!!!!!
یه دفعه گفتم: آخی ی ی.. ایکاش فلان چیز رو داشتم، یه نفر گفت: شاید اگه داشتیش مثل الان خوشبخت نبودی.
گاهی وقتها، دلم برای گلهای قالی می سوزه که همش زیر پای من و توست.
معامله کالا به کالا
یاد قدیما به خیر، که ارزش آدمها، به کارایی که می کردن و حرفایی که می زدن بود. توی این دورو زمونه، بعضی ها ارزش آدمها رو فقط به مارک پشت یقه لباسشون می دونن، اگه مارک مهمی بود که حق دارن هر چی باشن، اگه هم مارک نداشت یا مهم نبود، کی آدم حسابشون می کنه؟
بازم یاد قدیما به خیر، آدمها آدم بودن نه اثاث و لباس.
گاهی وقتها، اگه جیر جیر تختت ناراحتت می کنه، خدا رو سپاس بگو،
چون زنده ای.
